توضیحات

در پشت جلد کتاب می خوانیم:

لبخند پر عشوه ای به رویم پاشید و با ناز گفت:
– شوهر به این مهربونی و خوش تیپی نصیبم شده، حالا حالاها از دستش نمی دم. من خوابم نبرد عزیزم، تو هم که حسابی خسته بودی، نخواستم بیدارت کنم. بعد از مراسم دیشب تا این جا رانندگی کردی. گفتم بیام لب ساحل تا هم تو رو بیدار نکنم، هم خودم حوصله م سر نره.
– فدای خانم خوشگلم.
از پشت در آغوش کشیدمش و دست هایم را پیچک وار به دور شکمش پیچیدم. چانه ام را بر روی شانه اش گذاشتم و با کشیدن نفس عمیقی، کنار گوشش زمزمه کردم؛
– نمی دونم کجای زندگیم، چه کار خوبی کردم که پاداشش شده داشتن تو! با اومدنت، زندگیم روح گرفته. با داشتنت حس بودن دارم. شوق زندگی! انگار همه ی سالایی که گذشت، دیگه به حساب نمیاد و زندگیم از امروز حساب می شه. همیشه کنارم باش قشنگم، باش تا حس کنم که هستم.

توضیحات تکمیلی