توضیحات

در پشت جلد کتاب می خوانیم: 

به نظر می رسد، صرف نظر از این که مردم در کجای دنیا زندگی می کنند، نگرانی اصلی آن ها عدم کفایت نظام آموزش کشورشان در آماده کردن جوان ها برای اقتصاد « عصر مفهومی» است. در حالی که کسب و کار و فناوری برای چیزهای تازه، تفاوت های ظریف، و اختصاصی کردن ارزش قائل می شوند، سیاست آموزشی هنوز بر روال های تکراری، پاسخ های درست، و همسان سازی پافشاری می کند. لازم است سیاست گذاران سراسر دنیا به این موضوع بیش تر توجه کنند. همان طور که یکی از مقاما آموزشی ایالات متحد در این اواخر به من گفت: « لازم است که کودکان مان را برای آینده ی خودشان آماده کنیم، نه گذشته ی خودمان.»
اما به رغم این نگرانی مربوط به مدارس، خوانندگان این کتاب در همه جا گفته اند که ایمان دارند خود آن ها و فرزندان شان به هر قیمتی کاری را که برای موفقیت در این عصر جدید لازم است به انجام می رسانند. با این همه، توانایی هایی که در این کتاب درباره ی آن ها توضیح داده ام به طور بنیادی توانایی های انسانی هستند. خلق زیبایی، داستان گویی، ابداع چیزهای جدید، دوست داشتن دیگران ، بازی کردن و جستجوی معنا همه بخشی از معنای انسان بودن است.